چقدر زود گذشت

ساخت وبلاگ

الان داشتم آرشیو یک ماه گذشته رو می خوندم دیدم که چقدر زود گذشت این 49 روز

انگار همین دیروز بود که گفتم آخرین شب مجردیه و حالا ناراحتم که مدت محرمیتمون تموم شده و پای تلفن بهم می گه که با بابات صحبت کن که تمدید بشه :))))

دقیقا 49 روزه که زیرزیرکی حرص خوردم که ای بابا سرتو بالا بگیر مرد مومن 

حالا دیگه اصلا دلم برای دوران مجردیم تنگ نمی شه 

حالا دیگه ساعت 6 تا 7 برای من معنی انتظار تماست رو می ده انتظار شنیدن صداش و سلام کردن مودبانش

دقیقا به اندازه صورتی بودن گل کنار اسمت دنیام صورتی و گل گلیه

خدای خوب من 

نگرانی های این روزام از جنس خوب نبودن به اندازه ی کافیه 

بهمون اندازه که تک تک دعاهایی که اینجا کردم و مستچاب شد دعای این دفعه ام رو هم مستجاب کن و نذار چشمام خیس اشک بشه

الهی آمین

پ.ن : یعنی ممکنه بیام اینجا بنویسم که بالاخره.......!!!!!!!

مادربزرگ سلام می رساند و می گوید متاسف است...
ما را در سایت مادربزرگ سلام می رساند و می گوید متاسف است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : houseofdreams بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت: 12:11